همه پست ها « bazinam « اشتراک گذاری لینک تیفا

2
عنوانی دستهای لرزانی که می خواستند فیدل را بَُکشند (داستان کوتاه)پیدا نشد
سیگار برگ نصفه را بر لب گذاشت. آن را روشن کرد. اسلحه ی خود را برداشت. بعد از اینکه از پر بودن آن اطمینان پیدا کرد، آن را در دستان ماریتا گذاشت. همچون کسی که تسلیم شده است؛ جلوی معشوقه زانو زد. [ادامه مطلب]